• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

وبلاگ تاریخ نگار محرم با هدف آشنایی هرچه بیشتر جوانان با ناگفته های واقعه عاشورا و درک صحیح معرفت امام حسین علیه السلام ایجاد شده است.

در این وبلاگ مطالبی از متن تاریخ و مقاتل و احادیث از بین وبلاگ های بروز شده در سال 90، جمع آوری شده، که علاقه مندان به سیدالشهدا علیه السلام  می توانند از طریق لینکهای زیر به مطالب دسترسی داشته باشند .

حركت‌ كاروان‌ امام‌ از هشتم‌ ذي‌ حجه‌ تا دوم‌ محرم‌ كه‌ به‌ كربلا رسيد، حركتي‌ بود براي‌ بيدار نمودن‌ انسان‌هاي‌ تمامي‌ تاريخ‌. اين‌ كاروان‌، منزل‌ به‌ منزل‌ راه‌ مي‌سپرد تا آميزه‌اي‌ از عظمت‌ و عزت‌ و مظلوميت‌ را بر صفحات‌ تاريخ‌ بنگارد و سرانجام‌ اين‌ كاروان ‌در دهم‌ محرم‌ 61 هجري‌ حماسه‌اي‌ را آفريد، حماسه‌ عشق‌، حماسه‌ هويت‌ انساني‌، حماسه‌ عاشورا.

روز شمار اين‌ حماسه‌، شمارش‌ لحظاتي‌ است‌ كه‌ انسان‌هايي‌ عاشق‌ از فراز اين ‌روزها به‌ معراج‌ رفتند و در هر منزلي‌ از خود خاطره‌اي‌ به‌ جاي‌ نهادند، خاطره‌اي‌ كه‌ هر قصه آن‌ درسي‌ از عزت‌ نفس‌ و كرامت‌ ذاتي‌ انسان‌ كامل‌ امام‌ حسين‌ (عليه السلام) مي‌باشد.

*****************************************

پانزدهم رجب تا آغاز محرم الحرام

یکم محرم

دوم محرم

سوم محرم

چهارم محرم

پنجم محرم

ششم محرم

هفتم محرم

هشتم محرم

نهم محرم

دهم محرم

یازدهم محرم

دوازدهم محرم

سیزدهم محرم

چهاردهم محرم

پانزدهم محرم

شانزدهم محرم

هفدهم محرم

هجدهم محرم

نوزدهم محرم

بیستم محرم

بیست و یکم محرم

بیست و دوم محرم

بیست و سوم محرم

بیست و چهارم محرم

بیست و پنجم محرم

بیست و ششم محرم

بیست و هفتم محرم

بیست و هشتم محرم

بیست و نهم محرم

یکم تا بیستم صفر

 

اشک حسینی (حدیث روز)

29 آذر 1390 توسط پشتیبانی 2 کوثر بلاگ


امام صادق عليه السلام فرمودند:


نفس كشيدن كسى كه بخاطر مظلوميت ما محزون باشد، ذكر و تسبيح است.

 

نفس ‏المهموم شيخ عباس قمى «ره»

 نظر دهید »

حوادث روز بیست و سوم محرم -انتباه اصحاب كهف از خواب 309 ساله خود

28 آذر 1390 توسط پشتیبانی 2 کوثر بلاگ

در تاريخ آمده كه اهل انجيل تعدى و طغيان آغاز كردند تا اينكه بت پرستيدند و فواحش آغاز نمودند ولى جمعى در دين حضرت عيسى (عليه السلام) ماندند و در زهد و عبادت مى كوشيدند، پادشاهى بود دقيانوس كه بت پرست و طاغى و از دين عيسى منع مى كرد و تابعين آن حضرت را مى كشت تا به شهر افسوس رسيد كه اصحاب كهف در آنجا بود و جائى بنا كرد براى بت ها كه معبود او بودند و اهل شهر را تكليف به پرستيدن مى كرد هر كس قبول مى نمود خلاصى مى يافت و گرنه كشته مى شد و شش جوان از بزرگ زادگان از شهر بيرون رفتند و در نمازگاه خود مشغول عبادت گشتند دقيانوس را خبر دادند ايشان را حاضر كردن و تهديد نمود كه بدين من آئيد وگرنه كشته مى شويد يكى از ايشان گفت ما جز به خدا پرستش نمى كنيم دقيانوس گفت چون شما جوان هستيد چند روز مهلت مى دهم تا فكر كنيد دقيانوس از شهر خارج شد و آن شش جوان قدرى از خانه پدر مال جهت خرج برداشتند و از شهر بيرون رفتند و در راه چوپانى ديدند با سگى ، چون چوپان از حال ايشان مطلع شد با آنها آمد و سگ را هر قدر راندند نرفت و با ايشان آمد، نزديك آن شهر كوهى بود اينجلوس مى گفتند و غارى بنام رقيم داشت اندرون آن غار به عبادت مشغول شدند و سگ بر در غار خوابيد و يكى از ايشان بنام تملين (يا تمليخا) به شهر ميرفت و مايحتاج آنها را مى خريد تا خبر رسيد دقيانوس بازگشته و در تجسس ايشان است جوانان بر خدا توكل كردند و سر به سجده نهادند خواب غلبه كرد و 309 سال خوابيدند تا دقيانوس هلاك شد و پادشاه مؤ من بنام بناموس به آن شهر آمد و خداوند آنها را از خواب بيدار نمود نشستند و بر يكديگر سلام نمودند چنان پنداشتند كه يك روز يا بعضى از روز را خوابيده اند و تمليخا را براى گرفتن طعام به شهر فرستادند او پول زمان دقيانوس را به فروشنده داد و زبان آنها را نيز درست نمى فهميد سپس قضيّه كشف شد به شاه خبر دادند و بعد از تحقيق از حالات آنها مطلع شد و خداوند را شكر نمود كه از آيات خود به ما نشان داد كه روز قيامت چطور زنده خواهيم شد.
در مجمع البيان آمده كه اصحاب كهف هفت نفر بودند به نامهاى :
مكسلمينا - تمليخا - مرطولس - نينونس - سارينونس - دربونس - كشوطبنونس (چوپان ) و نام سگ اصحاب كهف قطمير و رنگش سياه و سفيد بود و غار رقيم نزديك شهر افسوس كه اكنون يا در ازمير تركيه يا در نزديكى پايتخت اردن يعنى شهر عمان مى باشد.

منبع : http://www.lailatolgadr.com

 نظر دهید »

حديث محبت‏ (حدیث روز)

28 آذر 1390 توسط پشتیبانی 2 کوثر بلاگ

عن ابى عبد الله قال:
من اراد الله به الخير قذف فى قلبه حب الحسين (عليه السلام) وزيارته و من اراد الله به السوء قذف فى قلبه بغض الحسين (عليه السلام) و بغض زيارته.


امام صادق (ع) فرمود:

هر كس كه خدا خير خواه او باشد محبت حسين (ع) و زيارتش را در دل او مى ‏اندازد و هر كس كه خدا بدخواه او باشد كينه وخشم حسين (ع) و خشم زيارتش را در دل او مى ‏اندازد.


وسائل الشيعه، ج 10 ص 388، بحار الانوار، ج 98، ص76

 نظر دهید »

بیست و دوم محرم سالروز وفات عالم جلیل القدر شیخ طوسی

27 آذر 1390 توسط پشتیبانی 2 کوثر بلاگ

پیوند: http://ghoba-tehran.womenhc.com/?p=8819&more=1&c=1&tb=1&pb=1

ابو جعفر محمد بن حسن بن على طوسى شيخ مطلق امام الفرقة بعد الائمه رافع اعلام الشريعة كه صيت شهرت او مستغنى از تعريف است .
شيخ طوسى از اكابر علماى اماميّه و از ثقات و اعيان فرقه محقّه مى باشد ايشان فقيه اصولى و محدّث و رجالى و كلامى و مفسّر واديب كم نظير مى باشد و مرد بسيار جليل القدر و عظيم المنزله و از تلامذه مرحومين شيخ مفيد و علم الهدى است و اولين كسى است كه حوزه مباركه نجف اشرف را پايه گذارى نمود و مركز علم قرار داد.
مرحوم قريب به سى و هفت كتاب نوشته از جمله : تهذيب - استبصار - تبيان در تفسير - عدة الاصول - فهرست - اختيارات الرجال - غيبت شيخ طوسى - مبسوط - مختصر المصباح در ادعيه - مايعلل و مالا يعلل در علم كلام - ملا يسع المكلف الاخلال به در اصول و فروع و غيرها.
مرحوم در سال 385 ق در رمضان متولد و در سال 460 در 75 سالگى در بيست و دوم محرم در نجف الاشرف وفات نمود و سه تن از شاگردانش او را غسل داده و طبق وصيّت در خانه خود دفن كردند و حول مرقد شريفش ‍ مسجديست كه مسجد طوسى گويند بر ديوار آن اشعار چند نوشته شده از جمله :
يا مرقد الطوسى فيك قدِ انْطوى         مُحى العلوم فكنت اطيب مرقد
مرحوم بيش از سيصد مجتهد شيعه شاگرد داشته و از عامّه زيادتر از خاصّه بود.
در كتب فقه واصول و اخبار با نبودن قرينه مقصود از لفظ شيخ مرحوم شيخ طوسى مى باشد و منظور از شيخ در منطق و كلام و حكمت ابو على سينا است ، و مراد از شيخ در علم بلاغت ابوبكر عبدالقادر جرجانى مى باشد.

 نظر دهید »

من كشته گریه و زاری هستم (حدیث روز)

27 آذر 1390 توسط پشتیبانی 2 کوثر بلاگ

پیوند: http://khadije-esfahan.womenhc.com/?p=8791&more=1&c=1&tb=1&pb=1

شیخ جلیل جعفر بن قولویه در كامل از ابن خارجه روایت كرده است:


روزی در خدمت امام صادق علیه السّلام بودیم و امام حسین علیه السّلام را یاد كرده و از او نام بردیم . حضرت صادق علیه السّلام بسیار گریستند و ما نیز به تبع ایشان گریستیم. پس حضرت صادق علیه‎السّلام فرمودند كه امام حسین علیه السّلام می‎فرمود من كشته گریه و زاری (اشكم) هستم نام من در نزد هیچ مؤمنی برده نمی‎شود مگر آن كه محزون و گریان می‎شود.


در روایت آمده است هیچ روزی نبود كه اسم امام حسین علیه السّلام در نزد امام صادق علیه السّلام برده شود و آن امام در آن روز تبسمی بر لب بیاورند. آن حضرت در تمام روز گریان و محزون بودند و می‎فرمودند امام حسین علیه السّلام سبب گریه هر مؤمن است.

شیخ طوسی و شیخ مفید از ابان بن تغلب روایت كرده‎اند كه حضرت صادق علیه السّلام فرمودند:

نَفَس كسی كه برای مظلومیت ما محزون است تسبیح است و اندوه و ماتم او عبادت خدا و پوشیدن اسرار ما از بیگانگان جهاد در راه خداست .

منتهی الآمال ، ج 1، ص 538

 نظر دهید »

ثواب گریستن بر امام حسین علیه السلام(حدیث روز)

26 آذر 1390 توسط پشتیبانی 2 کوثر بلاگ

امام رضا علیه السلام به پسر شبیب فرمود:

اگر می‌خواهی برای چیزی گریه کنی، برای حسین بن علی علیه السلام گریه کن که او را همچون گوسفند ذبح کردند و با هجده نفر از اهل بیتش که در روی زمین نظیری نداشتند به شهادت رساندند. در شهادت او آسمان‌های هفتگانه و زمین‌ها گریستند. چهار هزار ملک برای یاری‌اش از آسمان فرود آمدند و وقتی به زمین رسیدند، او شهید شده بود. آنان پیوسته نزد قبر حسین، با ظاهری گردآلود و آشفته، عزاداری می‌کنند تا وقتی که قائم آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم ظهور کند. آن‌گاه او را یاری خواهند کرد و در هنگام جنگ شعارشان «یا الثارات الحسین علیه السلام» خواهد بود.


پدرم از پدرش و او از جدم به من خبر داد که چون جدم حسین علیه السلام کشته شد آسمان خون و خاک سرخ بارید.
ای پسر شبیب! اگر بر حسین علیه السلام گریه کنی و اشکت بر چهره‌ات جاری شود، خداوند همه گناهان کوچک و بزرگت را بیامرزد، چه اندک باشد چه بسیار.»


منابع: منتهی الامال، ج 1، ص 541.

 نظر دهید »

روز بیست و یكم محرم الحرام وفات علامه جلیل القدر علامه حلّی رضی الله عنه

26 آذر 1390 توسط پشتیبانی 2 کوثر بلاگ

پیوند: http://ghoba-tehran.womenhc.com/?p=8770&more=1&c=1&tb=1&pb=1

ولادت و خاندان
چنانکه نقل است مولای متقیان علی علیه السلام در مسیر حرکت از کوفه به صفین بر تپه های بابل روی تل بزرگی ایستاد و اشاره به بیشه و نیزاری نمود و این سخن را فرمود:
اینجا شهری است و چه شهری !
اصبغ بن نباته از یاران نزدیک حضرت عرض کرد:
یا امیرالمومنین ! می بینم از وجود شهری در اینجا سخن می گویی ، آیا در اینجا شهری بود و اکنون آثار آن از بین رفته است ؟
فرمود: نه ! ولی در اینجا شهری به وجود می آید که آن را ((حله سیفیه )) می گویند و مردی از تیره بنی اسد آن را بنا می کند و از این شهر مردمی پاک سرشت و مطهر پدید می آیند که در پیشگاه خداوند مقرب و مستجاب الدعوه می شوند.
در شب 29 رمضان 648 ق . در این شهر فرزندی از خاندانی پاک سرشت ولادت یافت که از مقربان درگاه باری تعالی قرار گرفت . نامش حسن و معروف به آیه الله علامه حلی است . مادرش بانویی نیکوکار و عفیف ، دختر حسن بن یحیی بن حسن حلی خواهر محقق حلی است و پدرش شیخ یوسف سدیدالدین از دانشمندان و فقهای عصر خویش در شهر فقاهت حله است .
علامه حلی از طرف پدر به ((آل مطهر)) پیوند می خورد که خاندانی مقدس ‍ و بزرگ و همه اهل دانش و فضیلت و تقوا بودند. از آنها آثار و نوشته های گرانقدر به یادگار مانده که تا به امروز و در امتداد تاریخ مورد استفاده دانش ‍ پژوهان قرار گرفته است . آل مطهر به قبیله بنی اسد که بزرگترین قبیله عرب در شهر حله است پویند می خوردند که مدت زمانی حکومت و سیادت از آنها بود.
آغاز تحصیل
منزل شیخ سدیدالدین که سرشار از کرامت و تقواست ، کودکی را در خود جای داده که مایه افتخار آن است . حسن فرزند شیخ گرچه هنوز از عمرش ‍ چند سالی بیش نگذشته ، با راهنمایی دلسوزانه پدرش برای فراگیری قرآن مجید به مکتب خانه رفت و با تلاش و پیگیری مداوم و هوش و استعداد خدادادی که داشت در زمان کوتاه خواندن قرآن را بخوبی یاد گرفت .
فرزند شیخ نوشتن را در مکتب خانه آموخت ولی به این مقدار راضی نشد. از این رو نزد معلم خصوصی خد رفت و در محضر شخصی به نام ((محرم )) با تلاش و جدیت فراوان در اندک زمان نوشتن را بخوبی فرا گرفت .
حسن بن یوسف پس از آموختن کتاب وحی و خط، کم کم آمادگی فراگیری دانشها را در خود تقویت نمود و در مراحل اولیه تحصیل مقدمات و مبادی علوم را در محضر پدر فاضل و فقیه خود آموخت و به سبب کسب این همه فضیلتها و نیکیها در سنین کودکی به لقب ((جمال الدین )) (زینت و زیبایی دین ) در بین خانواده و دانشمندان مشهور گشت .
در برابر طوفان
هنوز یک دهه از سن جمال الدین حسن نگذشته بود که با حمله وحشیانه مغولان رعب و وحشت سرزمینهای اسلام را در بر گرفت . ایران در آتش ‍ جنگ مغولان می سوخت و شعله آن دیگر نواحی را نیز تهدید می کرد. در این میان مردم عراق دلهره عجیبی داشتند. هر لحظه ممکن بود لشکریان مغول از ایران به سوی عراق حرکت کنند و شهرهای آنجا را یکی پس از دیگری فتح نمایند. بغداد پایتخت عباسیان آخرین روزهای زوال خلافت عباسیان را مشاهده می کرد. مردم از ترس احتمال حمله مغلولان وحشی شهرها خالی کرده و سر به بیابان گذاشته بودند.
شیعیان و مردم شهرهای مقدس عراق چون کربلا، نجف و کاظمین به بارگاه ملکوتی ائمه معصومین روی آورده ، در حرم امن اهل بیت عصمت و طهارت علهیم السلام پناهنده شدند و حریم دل را آرامش می دادند.
مردم حله نیز سر به بیابان و نیزارها گذاشته ، بعضی به کربلا معلا و نجف اشرف پناهنده شدند و چند نفری هم در شهر ماندند که از جمله آنان سه نفر فقیه و دانشمند به نامهای : شیخ یوسف سدیدالدین ، سید مجدالدین بن طاووس و فیه ابن العز بودند. این دانشمندان در جایی جمع شدند و برای نجات شهرهای مقدس کربلا، نجف ، کوفه حله در پی چاره اندیشی بر آمدند و پس از گفتگوهای زیاد و مشورت با یکدیگر به این نتیجه رسیدند که نامه ای نزد هلاکوخان پادشاه مغول بفرستند و از وی امنیت و آسایش برای شهرهای مقدس عراق در خواست نمایند.
سرانجام در سال 657 ق . بغداد به دست هلاکو فتح گردید و ((معتصم )) آخرین خلیفه بنی عباس از بین رفت حوزه فرهنگ اسلام و مذهب شیعی در بغداد که از رونق بسزایی بر خوردار بود متلاشی شد و بر شهرهای عراق ترس و وحشت از مغولان سایه افکند. ولی به رغم وحشیگریهای مغولان دور از فرهنگ و با تلاش و همت بلند و درایت فقهای شیعه در حله - بویژه شیخ یوسف سدیدالدین پدر جمال الدین حسن - لطف و عنایت پروردگار، امنیت به شهر حله و شهرهای مقدس عراق بازگشت و سرزمین حله پناهی برای فقها و دانشمندان شد.
از این پس حله تا اواخر قرن هشتم ، به مثابه یکی از حوزه های برزگ مذهب شیعی شناخته می شد که طلاب و اندیشمندان از گوشه و کنار مجذوب آن حوزه می شدند. بدین ونه وطن جال الدین حسن برای وی و دیگر دانش ‍ پژوهان در ساره صلح و آرامش و به دور از جنگ و خونریزی مهیای استفاده از محضر بزرگان و عالمان دین قرار گرفت .
در محضر عالمان
جمال الدین در شهر حله بزیست و در محضر فقها، متکلمان و فلاسفه والا مقام با کمال ادب زانو زد و از روح بلند و اخلاق و دانش آنان بهره کافی برد و خویشتن را به دانش و تهذیب نفس آراست و به تمام فنون و علوم مسلح گردید و از دست آنان به دریافت اجازه نامه اجتهادی و نقل حدیث مفتخر گردید. حال به اختصار به نام چند نفر از اساتید بزرگواری اشاره می کنیم :
شیخ یوسف سدیدالدین (پدر ارجمند او)، محقق حلی (602 - 676 ق )، خواجه نصیرالدین طوسی (597 - 672 ق .) سید رضی الدین علی بن طاووس (597 - 664 ق .)، سید احمد بن طاووس (متوفا به سال 673 ق .) یحیی بن سعید حلی (متوفا به سال 690 ق .) مفیدالدین محمد بن جهم حلی ، علی بن سلیان بحرانی ، ابن میثم بحرانی (626 - 679 ق .)، جمال الدین حسین بن ایاز نحوی (متوفای 681 ق .)، محمد بن محمد بن احمد کشی (615 - 695 ق )، نجم الدین علی بن عمر کاتبی (متوفا به سال 675 ق )، برهان الدین نسفی ، شیخ فاروقی واسطی و شیخ تقی الدین عبدالله بن جعفر کوفی .

گنجینه ماندگار
تدریس و تالیف هر یک فضیلت بسیار مهمی برای رادمردان عرصه دانش ‍ است و علامه شخصیتی بود که در این دو جنبه از دیگر محققان و دانشوران پیشی گرفت و سرآمد روزگار شد. چنانکه گفته اند: علامه حلی زمانی از نوشتن کتابهای حکمت و کلام فارغ شد و به تالیف کتابهای فقهی پرداخت که از عمر مبارکش بیش از 26 سال نگذشته بود.
او در رشته های گوناگون علوم کتابهای زیادی دارد که اگر در مجموعه ای جمع آوری شود دایره المعارف و کتابخانه بسیار ارزشمندی خواهد شد. یکی از دانشمندان می نویسد: اگر به نوشته های علامه دقت کنید پی خواهید برد که این مرد از طرف خداوند تایید شده است ، بلکه نشانه ای از نشانه های خداست . چنانچه نوشته های وی بر ایام عمرش - از ولادت تا وفات - تقسیم شود سهم هر روز یک دفترچه بزرگ می شود.
الف - آثار فقهی
منتهی المطلب فی تحقیق المذهب ، تلخیص المرام فی معرفه الاحکام ، غایه الاحکام فی تصحیح تلخیص المرام ، تحریر الاحکام الشرعیه علی مذهب الامامیه ، مختلف الشیعه فی احکام الشرعیه ، تبصره المتعلمین فی احکام الدین ، تذکره الفقها، ارشاد الاذهان فی احکام الایمان ، قواعد الاحکام فی معرفه الحلال و الحرام ، مدارک الاحکام ، نهایه الاحکام فی معرفه الاحکام ، المنهاج فی مناسک الحاج ، تسبیل الاذهان الی احکام الایمان ، تسلیک الافهام فی معرفه الاحکام ، تنقیح قواعد الدین ، تذهیب النفس فی معرفه المذاهب الخمس ، المعتمد فی الفقه ، رساله فی واجبات الحج و ارکانه و رساله فی واجبات الوضو و الصلوه .
ب - آثار اصولی
النکه البدیعه فی تحریر الذریعه ، غایه الوصول و ایضاح السبل ، مبادی الوصول الی یعلم الاصول ، تهذیب الوصول الی علم الاصول ، نهایه الوصول الی علم الاصول ، نه الوصول الی علم الاصول ، منتهی الوصول الی علمی الکلام و الاصول .
ج - آثار کلامی و اعتقادی
منهاج الیقین ، کشف المراد، انوار الملکوت فی شرح الیاقوت ، نظم البراهین فی اصول الدین ، معارج الفهم ، الابحاث المفیده فی تحصیل العقیده ، کشف الفوائد فی شرح قواعد العقائد، مقصد الواصلین ، تسلیک النفس الی حظیره القدس ، نهج المسترشدین ، مناهج الهدآیه و معارج الدرآیه ، منهاج الکرامه ، نهایه المرام ، نهج الحق و کشف الصدق ، الالفین ، باب حادی عشر، اربعون مساله ، رساله فی خلق الاعمال ، استقصا النظر، الخلاصه ، رساله السعدیه ، رساله واجب الاعتقاد، اثبات الرجعه ، الایمان ، رساله فی جواب سئوالین ، کشف الیقین فی فضائل امیر المومنین علیه السلام ، جواهر المطاب ، التناسب بین الاشعریه و فرق السوفسطائیه المبحاث السنیه و المعارضات النصریه ، مرثیه الحسین علیه السلام .
د - آثار حدیثی
استقصا الاعتبار فی تحقیق معانی الاخبار، مصابیح الانوار، الدرر و المرجان فی الاحادیث الصحاح و الحاسن ، نهج الوضاح فی الاحادیث الصحاح ، جامع الاخبار، شرح الکلمات الخمس لامیرالمومنین علیه السلام ، مختصر شرح نهج البلاغه ، شرح حدیث قدسی .
ه ‍- آثار رجالی
خلاصه الاقوال فی معرفه الرجال ، کشف المقال فی معرفه الرجال ، ایضاح الاشتباه .
و - آثار تفسیری
نهج الایمان فی تفسیر القرآن ، القول الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز و ایضاح مخالفه السنه .
ز - آثار فلسفی و منطقی
القواعد و المقاصد، الاسرار الخفیه ، کاشف الاستار، الدر المکنون ، المقامات ، حل المشکلات ، ایضاح التلبیس ، الجوهر النضید، ایضاح المقاصد، نهج العرفان ، کشف الخفا من کتاب الشفا، مراصد التدقیق و مقاصد التحقیق ، المحاکمات بین شراح الاشارت ، ایضاح المعضلات من شرح الاشارات ، نور المشرق فی علم المنطق ، الاشارات الی معانی الاشارات ، بسط الاشارت ، تحریر الابحاث فی معرفه العلوم الثلاثه ، تحصیل الملخص ، التعلیم التام ، شرح القانون ، شرح حکمه الاشراق ، القواعد الجلیه .
ح - آثار ارزنده در زمینه دعا
الادعیه الفاخره المنقوله عن الائمه الطاهره و منهاج الصلاح فی اختصار المصباح .
ط - آثار ادبی
کشف المکنون من کتاب القانون ، بسط الکافیه ، المقاصد الوافیه بفوائد القانون و الکافیه ، المطالب العلیه ، لب الحمکه ، و اشعار در موضوعات مختلف و قصیده ای بلند درباره دانش و مال .
ی - دیگر آثار
آداب البحث ، جوابات المسائل المهنائیه الاولی ، جوابات المسائل المهنائیه الثانیه ، جواب السوال عن حکمه النسخ ، اجازه نقل حدیث به بنی زهره حلبی ، لاجازه نقل حدیث به قطب الدین رازی در ورامین ، اجازه نقل حدیث به مولا تاج الدین رازی در سلطانیه ، دو جازه نقل حدیث به سید مهنا بن سنان مدنی در حله ، اجازات متعدد به شاگردان و دیگر فقها، وصیتنامه ، الغریه ، مسائل سید علاالدین .

 نظر دهید »

برآورده شدن حاجات دنیوی و اخروی(حدیث روز)

26 آذر 1390 توسط پشتیبانی 2 کوثر بلاگ

پیوند: http://nazary.womenhc.com/?p=8765&more=1&c=1&tb=1&pb=1#item_8765

حضرت امام صادق(ع) فرموده:

هرکس بوسيله خواندن زيارت عاشورا، جدم حسين(ع) را زيارت کند ” چه از راه دور يا نزديک” به خدا قسم خداوند هر حاجت مادی و معنوی داشته باشد به او می دهد.


زيارت عاشورا از احاديث قدسی می باشد. روايت صفوان در مورد زيارت عاشورا بيان کننده اين امر است که جبرئيل امين اين زيارت را از طريق خداوند متعال برای پيامبر (ص) قرائت نمود و اين زيارت از طريق معصومين به امام باقر(ع) رسيد و از طريق اين امام معصوم به دست شيعيان و دوستداران اهل بيت عصمت و طهارت(ع) رسيده است ائمه ما شيعيان خصوصاٌ امام زمان(ع) تأکيد به خواندن و مداومت به خواندن اين زيارت شريف داشته اند.


 نظر دهید »

دفن بدن جون در کربلا

26 آذر 1390 توسط پشتیبانی 2 کوثر بلاگ

پیوند: http://dehaghan.womenhc.com/?p=8709&more=1&c=1&tb=1&pb=1

بیستم محرم

بعد از ده روز از واقعه عاشورا جمعی از بنی اسد بدن شریف جون غلام ابوذر غفاری را پیدا کردند در حالی که صورتش نورانی و بدنش معطر بود و او را دفن کردند.

جون کسی بود که امیر المؤمنین او را به صد و پنجاه دینار خرید و او را به ابوذر بخشید . هنگامی که ابوذر را به ربذه تبعید کردند این غلام برای کمک به او به ربذه رفت و بعد از رحلت جناب ابوذر به مدینه مراجعت کرد و در خدمت امیر المؤمنین علیه السلام بود تا بعد از شهادت آن حضرت به خدمت امام مجتبی علیه السلام و سپس به خدمت امام حسین علیه السلام رسید و همراه ایشان از مدینه به مکه و از مکه به کربلا آمد.

هنگامی که جنگ در روز عاشورا شدت گرفت او خدمت امام حسین علیه السلام آمد و برای میدان رفتن و دفاع از حریم ولایت و امامت اجازه خواست . حضرت فرمودند: در این سفر به امید عافیت و سلامتی همراه مابودی ! اکنون به خاطر ما خویشتن را مبتلا مساز!

جون خود را بر قدم های مبارک امام حسین علیه السلام انداخت و بوسید و گفت: ای پسر رسول خدا، هنگامی که شما در راحتی و آسایش بودید من کاسه لیس شما بودم، و حالا که به بلا گرفتار هستید شما را رها کنم؟

جون می گریست و می گفت از شما جدا نمی شوم تا خون من با خون شما خانواده مخلوط گردد. ….. امام حسین علیه السلام اجازه دادند و او به میدان رفت و جنگ نمایانی کرد، تا آنکه اطراف او را گرفتند و زخم های زیادی به او وارد کردند . هنگامی که روی زمین افتاد امام سر او را به دامن گرفت و گریست، و دست مبارک بر سر و صورت جون کشید و فرمود: بارالها رویش را سفید و بویش را خوش فرما و با خاندان عصمت علیهم السلام محشورش نما.

از برکت دعای امام  روی غلام مانند ماه تمام درخشیدن گرفت و بوی عطر از او به مشام رسید .

در نفس المهموم و بحارآمده كه امام سجاد عليه السلام فرمود بنى اسد بعد از ده روزجسد او را يافتند و هنوز از بدن او بوى عطر مى داد.

 نظر دهید »

محرم، ماه سوگوارى(حدیث روز)

24 آذر 1390 توسط پشتیبانی 2 کوثر بلاگ

قال الرضا عليه السلام:

” كان ابى اذا دخل شهر المحرم لا يرى ضاحكا و كانت الكابة تغلب عليه حتى يمضى منه عشرة ايام، فاذا كان اليوم العاشر كان ذلك اليوم يوم مصيبته و حزنه و بكائه… “


امام رضا عليه السلام فرمود:

هر گاه ماه محرم فرا می ‏رسيد، پدرم (موسى بن‏ جعفر عليهماالسلام) ديگر خندان ديده نمى‏ شد و غم و افسردگى بر او غلبه مى ‏يافت تا آن كه ده روز از محرم مى ‏گذشت، روز دهم محرم كه می ‏شد، آن روز، روز مصيبت و اندوه و گريه پدرم بود.

امالى صدوق، ص 111

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • ...
  • 3
  • ...
  • 4
  • 5
  • 6
  • ...
  • 7
  • ...
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 16

جستجو

آرشیوها

  • دی 1390 (35)
  • آذر 1390 (124)
  • بیشتر...

آخرین نظرات

  • گل نرگس  
    • زمهرير
    • بكاء
    • نگين آفرينش
    • سرير
    • نور الهدی
    • فدک
    • سخن عشق
    در پرچم کربلا در اربعین برافراشته شد
  • ابراهیم در از پانزدهم رجب سال 60 هجری تا دوم محرم سال 61 هجری قمری
  • نرجس خاتون(س) شاهین شهر  
    • مدرسه علمیه نرجس خاتون شاهین شهر
    در تاریخ عاشورا به شعر
  • saieed mohamadi در روز چهاردهم محرم الحرام
  • رحیمی  
    • محدثه بروجرد
    در آرزوي گريه برحسين تا آخرين نفس (حدیث روز)
  • فاطمه در ورود اسيران به شام- 29 محرم
  • جبرئیل قاسم زاده در از پانزدهم رجب سال 60 هجری تا دوم محرم سال 61 هجری قمری
  • محمد رضا حمیدی در وقایع روز هفتم محرم
  • طاها در الشام الشام الشام (حدیث روز)
  • حامد در فرازي از زيارت ناحيه مقدسه(حدیث روز)
  • کوثر نور در فضیلت و اعمال ماه صفر المظفر
  • حسین در كمترين ثواب زيارت كننده ي قبر حسين عليه السلام (حدیث روز)
  • مهدی در ورود اسيران به شام- 29 محرم
  • سید محسن در روشن کردن شمع در شام غریبان نماد چیست؟
  • پریسا در روشن کردن شمع در شام غریبان نماد چیست؟
  • yahafiz در شرح کوتاهی بر زیارت اربعین امام حسین (ع)
  • خضری  
    • حضرت زینب سریش آباد
    در سخنرانی عبیدالله بن زیاد در مسجد کوفه
  • جان نثاری  
    • مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی حضرت فاطمه(س) تهران
    در تاریخ عاشورا به شعر
  • حسین در روز ششم محرم با نام حضرت قاسم علیه السلام
  • موسسه آموزش عالی حوزوی معصومیه (خواهران)  
    • معصومیه خواهران قم
    در گنبد اسلام(حدیث روز)

پیوندها

  • تاریخ نگار محرم
  • شور و شعور حسینی
  • جشن وبلاگی فجر
  • جانم فدای امام علی النقی علیه السلام
  • نامه ای به روح الله
  • ده ختم قرآن به نیت «رفع مهجوریت قرآن»
  • ختم هفتاد و دو زیارت عاشورا
  • ریحانه
  • بزم فرات
  • ختم سي هزار زيارت عاشورا
  • تجربه های رمضان
  • یار مهربان
شهریور 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        
خرید کارت شارژ
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس