دفن بدن جون در کربلا
پیوند: http://dehaghan.womenhc.com/?p=8709&more=1&c=1&tb=1&pb=1
بیستم محرم
بعد از ده روز از واقعه عاشورا جمعی از بنی اسد بدن شریف جون غلام ابوذر غفاری را پیدا کردند در حالی که صورتش نورانی و بدنش معطر بود و او را دفن کردند.
جون کسی بود که امیر المؤمنین او را به صد و پنجاه دینار خرید و او را به ابوذر بخشید . هنگامی که ابوذر را به ربذه تبعید کردند این غلام برای کمک به او به ربذه رفت و بعد از رحلت جناب ابوذر به مدینه مراجعت کرد و در خدمت امیر المؤمنین علیه السلام بود تا بعد از شهادت آن حضرت به خدمت امام مجتبی علیه السلام و سپس به خدمت امام حسین علیه السلام رسید و همراه ایشان از مدینه به مکه و از مکه به کربلا آمد.
هنگامی که جنگ در روز عاشورا شدت گرفت او خدمت امام حسین علیه السلام آمد و برای میدان رفتن و دفاع از حریم ولایت و امامت اجازه خواست . حضرت فرمودند: در این سفر به امید عافیت و سلامتی همراه مابودی ! اکنون به خاطر ما خویشتن را مبتلا مساز!
جون خود را بر قدم های مبارک امام حسین علیه السلام انداخت و بوسید و گفت: ای پسر رسول خدا، هنگامی که شما در راحتی و آسایش بودید من کاسه لیس شما بودم، و حالا که به بلا گرفتار هستید شما را رها کنم؟
جون می گریست و می گفت از شما جدا نمی شوم تا خون من با خون شما خانواده مخلوط گردد. ….. امام حسین علیه السلام اجازه دادند و او به میدان رفت و جنگ نمایانی کرد، تا آنکه اطراف او را گرفتند و زخم های زیادی به او وارد کردند . هنگامی که روی زمین افتاد امام سر او را به دامن گرفت و گریست، و دست مبارک بر سر و صورت جون کشید و فرمود: بارالها رویش را سفید و بویش را خوش فرما و با خاندان عصمت علیهم السلام محشورش نما.
از برکت دعای امام روی غلام مانند ماه تمام درخشیدن گرفت و بوی عطر از او به مشام رسید .
در نفس المهموم و بحارآمده كه امام سجاد عليه السلام فرمود بنى اسد بعد از ده روزجسد او را يافتند و هنوز از بدن او بوى عطر مى داد.