این همه گریه و بىتابى براى چیست؟ (حدیث روز)
در مورد حضرت على بن الحسین علیه السلام آمده است كه روزى ابوحمزه ثمالى بر حضرت وارد شد و حضرت را در حال گریه دید; عرض كرد:
«سیدى! ما هذا البكاء و الجزع؟ الم یقتل عمك حمزة؟ الم یقتل جدك على علیه السلام بالسیف انالقتل لكم عادة و كرامتكم من الله الشهادة».
«فقال له الامام علیه السلام : شكر الله سعیك یا ابا حمزة كما ذكرت القتل لنا عادة و كرامتنا من الله الشهادة و لكن یا اباحمزة هل سمعت اذناك ام رات عیناك ان امراة منا سبیت و هتكت قبل یوم عاشورا؟ و الله یا ابا حمزة ما نظرت الى عماتى و اخواتى الا و ذكرت فرارهن فى البیداء من خیمة الى خیمة و من خباء الى خباء و المنادى ینادى احرقوا بیوت الظالمین» (5)
مولاى من، این همه گریه و بىتابى براى چیست؟ آیا عموى شما حمزه كشته نشد؟ آیا جد شما - على علیه السلام - با شمشیر كشته نشد؟ كشته شدن، عادت شما خانواده است و شهادت عطیهاى الهى از آن شما است.
امام علیه السلام فرمود: اى ابوحمزه خداوند به تو جزاى خیر دهد چنانكه گفتى كشته شدن براى ما عادت است و خداوند نیز به ما شهادت را ارزانى داشته است ولى اى ابوحمزه آیا هرگز شنیدهاى یا دیدهاى كه تا قبل از عاشورا زنى از خانواده ما به اسارت رفته باشد و هتك حرمتشده باشد؟ به خدا سوگند اى ابوحمزه هر وقت به عمهها و خواهرانم نگاه مىكنم به یاد فرار آنها در بیابان مىافتم كه از خیمهاى به خیمهاى و از پناهگاهى به پناهگاهى فرار مىكردند و دشمن فریاد مىزد: خیمه ستمكاران را به آتش بكشید!
مجمع مصائب اهل البیت، الخطیب الهندوبى، ج 1، ص 61