« ساقی تشنه کام ... »
پیوند: http://blog85.womenhc.com/?p=8116&more=1&c=1&tb=1&pb=1
“سلام الله و سلام ملائکته المقرّبین و انبیائه المرسلین و عباده الصّالحین و جمیع الشّهداء و الصّدّیقین و الزّاکیات الطّیبات فیما تغتذی و تروح علیک یابن امیرالمؤمنین …“
“درود خدا و درود فرشتگان مقرب خدا و پیغمبران مرسل و بندگان شایسته خدا و همه شهیدان و صادقان راه او و نفوس پاک و پاکیزه نیکوسیرت، در هر صبح و شام است بر تو باد ای فرزند امیرالمومنین …“
(فرازی از زیارت حضرت اباالفضل العباس)
عباس بن علی بن ابیطالب، فرزند امیرالمومنین، برادر سید الشهداء، فرمانده و پرچمدار سپاه امام حسین (علیه السلام) در روز عاشوراست. ایشان پسر بزرگتر جناب امّ البنین هستند. کنیه شان “ابوالفضل” و لقبشان قمر بنی هاشم است. رویی زیبا و جمالی به کمال و قامتی برافراشته داشتند. در حادثه کربلا، سقای خیمههای اطفال بودند و در رکاب برادر خویش امام حسین (علیه السلام) نگهبانی خیمهها و امور مربوط به آسایش و امنیت خاندان عصمت (علیهم السلام) بر دوش ایشان بود. عظمت مقام عباس (علیه السلام) تا بدان جاست که روز تاسوعا هنگامیکه امام (علیه السلام) او را برای مهلت گرفتن نزد سپاه کوفه فرستادند، تعبیر والا و بالای “بنفسی انت یا اخی” (جانم فدایت ای برادر) را برای او به کار بردند.
در روز عاشورا وقتی علمدار کربلا از امام حسین (علیه السلام) اذن میدان طلبید، امام (علیه السلام) اشک ریخت و فرمود: “ای برادر! تو علمدار منی، و از رفتن تو لشکر من از هم میپاشد.”
و عباس (علیه السلام) گفت: “ای برادر بزرگوار! سینه من از کشته شدن برادران و یاران و دوستان تنگ شده است، و از زندگی ملول گشته ام، و آرزومند لقای حق تعالی گردیده ام …”
و سپس امام (علیه السلام) از او خواستند که برای کودکان تشنه و خیمهها، آب تهیه کند. ابوالفضل (علیه السلام) به سوی فرات رفت و مشک را از آب پر کرد و هنگام بازگشت به خیمهها، با سپاه دشمن که فرات را در محاصره داشتند، نابرابرانه به نبرد پرداخت و دستهای مبارکش قطع گردید و مظلومانه به شهادت رسید. او مظهر ایثار و وفاداری و گذشت بود؛ وقتی وارد فرات شد با آنکه بسیار تشنه بود، اما تشنگی امام مظلوم و اهل بیت او را به یاد آورد و آب را ننوشید.
شهادت مظلومانه او برای برادرش امام حسین (علیه السلام) بسیار شکننده بود. امام (علیه السلام)، وقتی که به بالین عباس (علیه السلام) رسید، فرمود:
“الان إنکسر ظهری و قلّت حیلتی و شَمِت بی عدوّی“
“هم اکنون پشتم شکست و چارهام کم شد و دشمن مرا شماتت میکند …“.
پیکر مبارکشان کنار “نهر علقمه” بر جای ماند و در همان جا به خاک سپرده شد و امروز در کربلا، مدفنش زیارتگاه عاشقان و دوست داران اوست.
« برگرفته از کتاب “فرهنگ عاشورا“، تألیف جواد محدثی و کتاب “تاریخ چهارده معصوم“، تألیف علامه مجلسی (با اندکی تصرف) »
گرامی باد تاسوعای حسینی و سلام و رحمت پروردگار بر
ماه بنی هاشم و باب فضائل و مکارم، مظهر عشق و وفاداری و تجسم ادب و فداکاری،